جدول جو
جدول جو

معنی دشتی لار - جستجوی لغت در جدول جو

دشتی لار
(دَ)
دهی از دهستان حومه بخش گاوبندی شهرستان لار. سکنۀ آن 1042 تن. آب آن از چاه و باران. محصول آنجا غلات، خرما، تنباکو و صیفی جات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
بلوک دشتی فارس، ناحیۀ وسیعی است از گرمسیرات فارس در میانۀ جنوب و مغرب شیراز. درازی آن از بندر دیر ناحیۀ بردستان تا تنگ رم ناحیۀ بلوک، سی و شش فرسنگ و پهنای آن از سرگاه ناحیۀ طسوج تا کلات ناحیۀ مندستان هجده فرسنگ است. کشت و زرع عمومی آن گندم و جوو نخلستان دیمی است. این بلوک را چندین ناحیه است که کلانتر و ضابط هر یک در تحت طاعت دیگری نیستند و همه در اطاعت حاکم کل دشتی باشند. حاکم نشین و قصبۀ نواحی دشتی قریۀ کاکی است. (از فارسنامۀ ناصری). سواحل خلیج فارس را از جنوب ناحیۀ تنگستان تا نزدیک بندر کنگان شامل دهستانهای لاور، کبکان، بردخون و دیر سواحل، دشتی گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
دهی است از دهستان اشکنان بخش گاوبندی شهرستان لار واقع در پنجاه و چهار هزارگزی خاور گاوبندی. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. آب آن از چاه و باران و محصول آن غلات و خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت و راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
سرزمینی که دشت و بیابان باشد:
ور خشکی دشت سارت آید پیش
از دیدۀ خود فرستمت باران.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
دشتبان، نگهبان و دارنده ی احشام
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع کتولی، یکی از انواع آواز کتولی که مقامی است
فرهنگ گویش مازندرانی
کشاورزی در قشلاق
فرهنگ گویش مازندرانی